حضورزنان افغان درصحنه های تياتر
نگارنده: زلمی رزمی نگارنده: زلمی رزمی

  تياترهنراجتماعی دراماتيک است که بقولی پنج قرن قبل ازميلاد مسيح، ازتحول رسم ها، نيايشهای مذهبی وقصه خوانی های داستانهای شاهان وپهلوانان نامدار وداستانهای سينه به سينه نقل شده، ابتدا درآتن و روم پديد آمد وسپس درآثارقرون وسطی، رنسانس و بعد درعصرجديد اروپا ادامه يافت.

     منظورازتياتر يک مجموعۀ هنری يا يک نظام سازمان يافتۀ هنری است که با ارائه نمايشنامه، تماشاگررا مخاطب قرارداده و ارتباط مستقيم و انسانی را با وی تأمين مينمايد.

     کار تياتر يک کارجمعی وگروهی است که قبل ازهمه به يک بودجۀ مشخص، برای تاديۀ دستمزدها، تبليغات، کرايۀ سالون نمايش، تهيۀ وسايل تخنيکی وساير وسايل مورد نياز وسپس به متن يا نمايشنامه، کاگردان، بازيگران، طراح صحنه، طراح لباس، مکياژ، آهنگساز، نورپرداز، مجسمه آرايی، نقاشی ومعماری، سخنوری وغيره نيازدارد.

     تياتردرکشورما سابقۀ زيادی ندارد وازچند دهه تجاوزنميکند. مقارن حصول استقلال کشوردرعهد سلطنت شاه امان الله بود که با انتشارجرايد و روزنامه ها، تأسيس مکاتب و موسسات فرهنگی، مفکورۀ ايجاد تياتر نيز بميان آمده و آهسته آهسته شروع به رشد و نمو کرد.

    يکی ازدرام ها ئی که سال 1302 درمراسم استرداد استقلال کشوردر حضورشخص شاه امان الله درسينما تياتر پغمان روی ستيژآمد ( شهزاده جاوا ) يک اثرخارجی بود که توسط فيض محمد ذکريا، علامه محمود طرزی وصلاح الدين سلجوقی ترجمه شده و با هنرنمايی عبد العزيز ناصری، نورمحمد، علی محمد، سرورصبا ، حسن جان، محمد اکرم، ميرمحمد کاظم هاشمی، مولوی غلام محمد، استاد محمد فرخ افندی، قاری دوست محمد، سيد عبدالله، محمداکبرضيايی وديگران اجراشد وسپس نمايشنامه هايی بنام فتح تل، بچۀ نازدانه، حاکم ظالم، مادروطن...وغيره.

    تهيه کنندگان نمايش ها، اکثرآ شاگردان ومعلمين مکاتب، روزنامه نگاران، نويسندگان، شعرا، روشنفکران و کارمندان دولت بودند که می خواستند سرزمين شان ازوضع بد وناگوار وازسنت ها وآداب ورسوم ناپسند وعقب ماندۀ ضد پيشرفت وترقی، رهايی يافته ودرزمرۀ کشورهای پيشرفته، بحساب آيد.

    دراکثرنمايشنامه ها نقش زن نيزموجود بود، ولی بنا برتعصبات و سنتهای عقب مانده، اصلآ دل شيرمی خواست تا زنی حاضرشود ودر تياتربازی کند ولقب صحنه يی وکافر ولامذهب را کمايی کند واز خانواده طرد شود. بنابرآن نقش زنان را نيزمردان بازی می کردند، مردانيکه حرکات و صدای زنانه داشتند.

    گفته شده که استاد عبدالقيوم بيسد اولين مردی بود که درنمايشنامه ای بنام ( قربانی وفا ) درستيز پوهنی ننداری درنقش زن ظاهر گرديد وسپس  يکتعداد اشخاص منوروهنردوست ديگرنيزباقبول فداکاری وازخود گذری لباس زنانه برتن کردند که ازانجمله ميتوان ازمحترمان: ز.انوری - الف.آشفته- ن. قايل - م. مومن - م. هنريار- م.ح . ب. شفيعی - ع. ع. شفيعی- الف. آرام - ق. بسام - م. ن. شعله - خ. قاريزاده - ع. پيکان - الف. ن - الف. ش. سليمان - ن. رفاه - ح. خيال ويکعدۀ ديکرنام برد، شهامت اين آقايان فراموش نا شدنی است.

     ناگفته نبايد گذاشت که تعصبات وممنوعيت اشتراک زنان درتياتر، تنها ويژۀ کشورما نبوده، بلکه تمامی جهان بشمول کشورهای همسايه با اين مشکل روبرو بوده ونقش زنان را مردان بعهده ميگرفتند. چنانچه نقش قهرمان معروف يونان باستان مثل آنتيگون، الکترا، مد ئا وفدرا توسط مردان بازی ميشده، همچنانکه درعصرشکسپيرنقشهای ژوليت، ليدی مکبث، دزد مونا وغيره بوسيلۀ مردان بازی ميشد، تا اينکه بعدها با دگرگونی های اجتماعی وسياسی، زنان درصحنۀ تياتر راه يافتند.

     دريکی ازمجلات به نقل ازعزيزحاجی بيکوف، آهنگساز ونويسندۀ نامداراهل قفقازحکايت جالبی را خواندم که خالی از لطف نيست:

    هنگاميکه شروع به اپرای ليلی و مجنون ميکنند بنا چارنقش ليلی را بعهدۀ مردی ميگذارند، بعد ازمدتی تمرين متوجه می شوند که هيکل واندام ليلی درشت تر ازمجنون است واين دوروی صحنه هيچ تناسبی باهم ندارند، ازينرو نقش ليلی را بمرد ديگری واگذارميکنند، ليلی جديد دارای سبيل بود وهرگزحاضرنشد سبيل هايش را بتراشد وباهمان سبيل های کلفت روی صحنه رفت ونقش ليلی را بازی کرد. تماشاگران هم به اين آقای ليلی عادت کرده بودند تا اينکه خانم فداکاری حاضرمی شود ونقش ليلی را بازی می کند، تماشاگران ازآن استقبال بسيارميکنند، ولی متعصبان هنگامه ای بپا ميکنند ونزديک بود که خون وخونريزی شود، ولی بخير گذشت....

     زنان هموطن ما نيز که بعد ازآزادی بانوان ( سال 1338) هجری شمسی برای نخستين بار روی صحنه رفتند، با همچوتعصبات و خطرهايی روبرو بودند.

 

      خانم لطيفه کبيرسراج، حبيبه عسکر، مزيده سرور، خانم مخفی، مقدسه مخفی، محبوبه جباری، ميمونه غزال، روح افزا عسکريار، زرغونه آرام، اقليما مخفی، فريده شايان ، نجيبه پژمان، نورتن نورانی، زليخا نورانی، زليخا نگاه، زرغونه زرنگ، سايره بيرنگ، ثريا صميم، فخريه محجوب، عذرا نيکخواه، فتانه انديشه، حميده عبدالله، انيسه وهاب، پروين صنعتگر......وديگران ازقديمترين چهره هايی اند که درزمانهای مختلف عده ای بصورت دوامدار وبرخی کوتاه مدت نقش هايی را در نمايشنامه های تياترکشوربازی کردند وآهسته آهسته مردان را آمادۀ پذيرفتن زنان در روی صحنه نمودند وديگران به تعقيب آنان آمدند.

     درود به تمام اين زنان آغازگرهنربازيگری، که باشهامت وايثارگری اين کوره راه تاريک تاريخ را تارسيدن به جادۀ نوين زندگی قهرمانانه سپری کردند.

    درخاتمه بيمورد نخواهد بود اگرازنويسندگان برجسته ای آن زمان ، استاد رشيد لطيفی، بينوا ، نعيمی ، عا لمشاهی، پژواک، رشتيا ، انجنيرعلی رونق وهمچنان نمايشنامه نويسانی چون: استاد رشيد جليا، حميد جليا، استاد بيسد، رفيق صادق، احمد شاه علم، سيد مقدس نگاه، دوکتورنعيم فرحان، ستارجفايی وديگران ذکرخيری بعمل آريم.

      همچنان کارکنان خارجی مثل ولف بنکی آلمانی، بهروزبهزاد، استاد بهدخت واستاد منوچهر ايرانی ومهربان نظروف تاجکی، پروفيسور بگمولوف کارگردان معروف روسی وديگران که با تياتر کشورما همکاری داشتند، نام شان قابل ذکر وخاطرات شان دردل تاريخ وقلب فرهنگ دوستان کشورما جاودان خواهد بود. 

 

 

 

 


February 24th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری